یکی از مهمترین مفاهیم در سبک معاملاتی ICT (Inner Circle Trader)، نواحی “FVG” یا “Fair Value Gap” است. «اف وی جی» که با شکاف ارزش منصفانه بازار شناخته می شود، به تفاوت (گپ) قیمتی در نمودار بازارهای مالی اشاره دارد.
در بسیاری از استراتژی های فارکس یا سایر بازارهای مالی، از FVG به عنوان منطقه بسیار مهم استفاده می شود.
این شکاف، بدلیل عدم تعادل عرضه و تقاضا ایجاد شده و معمولا بر پایه حرکت سریع قیمت بوجود می آید. “FVG” نشان دهنده فضایی است که قیمت، هنوز به آن بازنگشته (احترام مجدد بازار/Retest کردن ناحیه).
معامله گران در استراتژی ICT، از Fair Value Gap به عنوان نقاط ورود استفاده می کنند. این موضوع، با فرض اینکه قیمت به زودی این شکاف یا فاصله را پر کرده یا به تعادل می رسد، توسط تریدرها انجام می شود. در این مقاله، به آموزش کامل “FVG” و نحوه معامله با آن می پردازیم.
بصورت تئوری استراتژی معاملاتی بر پایه Fair Value Gap، بر اساس «قیمت فعلی» هر دارایی که معامله می شود و «قیمت منصفانه» که باید در واقع معامله شود، شکل گرفته است. به عبارت ساده، FVG تفاوت یا فاصله ای در قیمت هر دارایی، از قیمت اصلی و ارگانیک آن است.
به عنوان مثال اگر تصور کنید که قیمت جفت ارز EURUSD در حال حاضر 1.10173 باشد اما قیمت معاملاتی آن 1.10168 اعلام شده باشد، این جفت ارز کم ارزش (Under Valued) خواهد بود. تفاوت 0.0005 از قیمت اصلی، شکاف ارزش منصفانه بازار محسوب می شود.
بر همین اساس، دارایی ها می توانند دارای بیش ارزش (Over Priced) نیز باشند. اما چرا دارایی ها، کم ارزش یا بیش ارزش قیمت گذاری می شوند؟
دلایل زیادی از جمله عوامل فاندامنتال و تکنیکال، مانند دستکاری قیمت توسط سرمایه گذاران و سازمان های بزرگ [Smart Money]، یا فشار خرید/فروش بزرگ وجود دارد. با شناسایی نواحی Fair Value Gap در نمودار، می توان برای ورود به خرید/فروش، تشخیص روند و نواحی حمایت/مقاومت استفاده کرد.
شکاف ارزش منصفانه، به عنوان عدم تعادل یا ناکارآمدی نیز شناخته شده و در تمام بازارها [فارکس، شاخص، فلزات، سهام، کریپتو و …] استفاده می شود.
شکاف ارزش منصفانه ICT در یک “ترکیب سه کندلی” یافت می شود. به گونه ای که کندل میانی یک کندل بزرگ، با بیشترین دامنه بدنه و کندل های بالای آن و زیر آن کوتاه بوده و بدنه کندل میانی را، کاملاً پوشش نمی دهند.
بین پایین اولین کندل (Shadow) و بالای سومین کندل [که به بدنه کندل میانی (دوم) نزدیک میشود]، فاصله قابل توجهی وجود دارد. این فاصله بین کندل ها، Fair Value Gap نامیده میشود.
برای تعیین تکنیکال “FVG” ابتدا باید روند بازار را تعیین کرده که میتواند، صعودی یا نزولی باشد. بنابراین بر اساس روند، میتوانیم شکاف ارزش منصفانه را به دو نوع تقسیم کنیم:
یک FVG صعودی، در یک روند افزایشی و از ترکیب سه کندل شکل می گیرد. ساختار آن به نحوی است که کندل میانی، دارای بدنه بزرگ بوده و فاصله ای بین بالای اولین کندل (سمت چپ) و پایین سومین کندل (سمت راست)، وجود داشته باشد.
در یک روند صعودی، FVG به عنوان یک ناحیه حمایتی (Support Area) خوب عمل کرده و معمولا، قیمت تمایل به پر کردن آن قبل از حرکت بالاتر را دارد.
یک FVG نزولی، در یک روند کاهشی و از ترکیب سه کندل شکل می گیرد. ساختار “Bearish FVG” به نحوی است که کندل میانی، دارای بدنه بزرگ بوده و فاصله ای بین پایین اولین کندل (سمت چپ) و بالای سومین کندل (سمت راست)، وجود داشته باشد.
در یک روند نزولی، FVG به عنوان یک ناحیه مقاومتی (Resistance Area) خوب عمل کرده و معمولا، قیمت تمایل به پر کردن آن قبل از حرکت پایین تر را دارد.
برای معامله با مناطق FVG، مراحل زیر را دنبال نمایید.
اولین قدم برای معامله با ناحیه شکاف ارزش منصفانه، پیدا کردن روند هر دارایی است [صعودی یا نزولی]. در روند صعودی، بازار سقف های بالاتر (قله) و کف های بالاتر (دره) ایجاد کرده در حالی که در روند نزولی، بازار کف های پایین تر و سقف های پایین تر ایجاد می کند.
پس از تعیین روند، مرحله بعدی پیدا کردن یک کندل بزرگ (بدنه بزرگ) و سایه های کوچک است. اگر بازار در روند صعودی باشد، ما به دنبال یک کندل قوی صعودی با بیشترین دامنه بدنه هستیم. در حالی که در روند نزولی، به دنبال یک کندل بزرگ نزولی با بیشترین دامنه بدنه هستیم.
پس از شناسایی یک کندل بزرگ، حالا باید یک کندل قبل از آن و یک کندل بعد از آن را بررسی کنید. هر دو این کندل ها باید ساختاری داشته که بدنه های آن ها، بر روی بدنه کندل میانی همپوشانی نداشته باشند تا، تأیید کننده وجود یک FVG بین سایه اولین و سومین کندل باشند.
در روند صعودی، فاصله بین بالای اولین کندل و پایین سومین کندل علامتگذاری خواهد شد. در حالی که در روند نزولی، فاصله بین پایین اولین کندل و بالای سومین کندل علامتگذاری خواهد شد.
اگر بازار در روند صعودی باشد، ما منتظر بازگشت بازار و نفوذ ناحیه FVG، برای متعادل سازی قیمت خواهیم ماند. وقتی بازار آن شکاف ارزش منصفانه را آزمایش کرد، میتوانیم با سایر تأییدهای تکنیکال مانند رد شدن یا تغییر ساختار در تایم فریم پایین تر، معامله خرید انجام دهیم.
بطور مشابه، اگر بازار در روند نزولی باشد، منتظر بازگشت به سمت بالا و تست کردن (نفوذ) به ناحیه FVG [برای تعادل سازی قیمت] هستیم. زمانی که بازار توانست شکاف ارزش منصفانه را آزمایش کند، به دنبال ورود به فروش با گرفتن سایر تاییدیه ها [رد شدن یا تغییر ساختار] خواهیم بود.
یکی از مهمترین مناطق برای ورود به معاملات، شناسایی ناحیه FVG یا شکاف ارزش منصفانه است. نکته مهم اینکه، هر منطقه FVG معتبر نبوده و در بازار، قابل معامله کردن نیست! برای ترید با استفاده از این روش، ترکیب با سایر استراتژی ها مانند نواحی عرضه/تقاضا یا حمایت/مقاومت الزامی است.
در این سطوح، شکاف های ارزشی می توانند به عنوان ابزاری قابل اعتمادتر برای انجام معاملات عمل کنند.
میزان مصرف شدن نواحی Fair Value Gap [نفوذ و ورود متعدد کندل ها به داخل]، موجب کم شدن اعتبار آن خواهد شد. اما بصورت کلی، بازار به این نواحی احترام گذاشته و مجدد وارد آن [در حد سایه] خواهد شد.
موارد مهمی مانند ترکیب زمان معاملات، استراتژی سشن ها، مقایسه رفتار قیمت سایر نمادهای مشابه و … در تعیین استراتژی FVG تاثیرگذار هستند.
🔹FVG یا شکاف ارزش منصفانه، به تفاوت بین قیمت فعلی یک دارایی و قیمت منصفانه آن اشاره دارد. این مفهوم در تحلیل تکنیکال، برای شناسایی نقاط ورود به معاملات و پیشب ینی حرکت قیمت استفاده میشود.
🔹FVG معمولاً در یک ترکیب سه کندلی مشخص شده که کندل میانی آن، بزرگ و بین سایه های کندل های اطراف آن، فاصله وجود دارد.
🔹عوامل مختلفی مانند حجم معاملات، اخبار بازار، دخالتهای دولت و فعالیتهای سرمایه گذاران بزرگ بر تشکیل FVG تأثیر میگذارند.